اینکوترمز یک مجموعه قوانین بینالمللی است که در معاملات تجاری بینالمللی برای تفسیر رایجترین شروط تحویل کالا استفاده میشود.
اینکوترمز 2020 دارای 11 شرط تحویل کالا است که عبارتند از:
1. EXW (Ex Works)
2. FCA (Free Carrier)
3. FAS (Free Alongside Ship)
4. FOB (Free On Board)
5. CFR (Cost and Freight)
6. CIF (Cost, Insurance and Freight)
7. CPT (Carriage Paid To)
8. CIP (Carriage and Insurance Paid To)
9. DAP (Delivered At Place)
10. DPU (Delivered At Place Unloaded)
11. DDP (Delivered Duty Paid)
هر یک از این شرایط وظایف خریدار و فروشنده را در مراحل مختلف حمل و نقل کالا مشخص میکند و موضوعاتی مانند انتقال ریسک، هزینهها و فرآیند بازرسی را تعیین مینماید. استفاده از اینکوترمز به طرفین معامله کمک میکند که شرایط تحویل کالا را به صورت شفاف تعیین کنند و از بروز اختلافات احتمالی جلوگیری شود.
بر اساس اطلاعات موجود در آگوست 2023، شرط تحویل کالایی که بیشترین استفاده را در معاملات تجاری بینالمللی دارد، شرط FOB (Free On Board) است.
FOB یکی از محبوبترین و رایجترین اینکوترمز است که به طور گسترده در صادرات و واردات کالا مورد استفاده قرار میگیرد. در این شرط، فروشنده مسئولیت حمل کالا تا زمان بارگیری بر روی کشتی را به عهده دارد و پس از آن، ریسک و هزینههای بیشتر به خریدار منتقل میشود.
دلایل استفاده گسترده از FOB در معاملات بینالمللی عبارتند از:
1. سادگی و شفافیت در تخصیص وظایف و مسئولیتها بین خریدار و فروشنده
2. آشنایی بیشتر فعالان تجاری با این شرط
3. کاربرد گسترده در زمینههای مختلف حمل و نقل دریایی
4. انطباق با قوانین و مقررات معمول در معاملات بینالمللی
بنابراین، FOB به عنوان یکی از استانداردترین و پذیرفتهشدهترین اینکوترمز در تجارت جهانی شناخته میشود.

شرط تحویل FOB (Free On Board) در اینکوترمز 2020 معمولاً برای کالاهای زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
1. کالاهای فله (Bulk Commodities):
- مواد اولیه معدنی مانند زغال سنگ، سنگ آهن، مس و آلومینیوم
- محصولات کشاورزی مانند غلات، دانههای روغنی، قهوه و چای
2. کالاهای سنگین و حجیم:
- ماشینآلات صنعتی
- تجهیزات سنگین مانند قطعات نیروگاهها و پالایشگاهها
- خودروها و قطعات خودرو
3. کالاهای مصرفی استاندارد:
- لوازم خانگی
- محصولات الکترونیکی
- پوشاک و منسوجات
FOB بیشتر برای کالاهایی استفاده میشود که به صورت حمل و نقل دریایی و به صورت صادرات/واردات جابهجا میشوند. این شرط به دلیل سادگی و شفافیت در تخصیص وظایف، محبوبیت زیادی در بازارهای بینالمللی پیدا کرده است.
بر اساس اطلاعات در اوت 2023، کالاهای فله و محصولات اولیه بیشترین استفاده از شرط تحویل FOB را در تجارت بینالمللی دارند.
دلایل استفاده گسترده از FOB برای کالاهای فله:
1. حجم و مقیاس بالای معاملات این کالاها در تجارت جهانی
2. امکان حمل و نقل دریایی مقرون به صرفه برای این دسته از کالاها
3. استاندارد بودن و قابلیت اندازهگیری و پایش آسانتر در مبادلات فله
4. ریسک کمتر برای فروشندگان در انتقال مالکیت در زمان بارگیری
کالاهای سنگین و حجیم نیز از جمله محصولاتی هستند که از شرط FOB در معاملات بینالمللی استفاده میکنند، اما حجم معاملات آنها به مراتب کمتر از کالاهای فله است.
در مورد کالاهای مصرفی استاندارد، اگرچه FOB یکی از اینکوترمزهای متداول است، اما سایر شرایط مانند CIF (Cost, Insurance and Freight) و DDP (Delivered Duty Paid) نیز در این حوزه کاربرد دارند.
بنابراین، میتوان گفت کالاهای فله و محصولات اولیه بیشترین سهم را در استفاده از شرط FOB در تجارت بینالمللی به خود اختصاص میدهند.
عوامل دیگری نیز بر انتخاب شرط تحویل در تجارت بینالمللی تأثیرگذار هستند:
1. نوع کالا و شرایط حمل و نقل:
- کالاهای فاسدشدنی، خطرناک یا با ارزش بالا نیاز به شرایط خاص حمل و نقل دارند.
- در این موارد، شرایط تحویلی مانند CIF یا DDP مناسبتر هستند.
2. مسافت و مسیر حمل و نقل:
- در مسیرهای کوتاهتر، شرایط تحویلی مانند EXW (Ex Works) یا FCA (Free Carrier) مرسومتر است.
- در مسافتهای طولانیتر، FOB یا CIF متداولتر میشود.
3. توان مالی و ریسکپذیری طرفین:
- خریداران با توان مالی و ریسکپذیری بالاتر، شرایط تحویلی مانند CIF یا DDP را ترجیح میدهند.
- فروشندگان با توان مالی محدود، معمولاً شرایط تحویلی مانند FOB یا EXW را انتخاب میکنند.
4. قوانین و مقررات کشورهای مبدأ و مقصد:
- برخی کشورها الزامات خاصی در زمینه بیمه کالا، پرداخت مالیات و عوارض گمرکی دارند.
- این قوانین بر انتخاب شرط تحویل مناسب تأثیر میگذارند.
5. قدرت چانهزنی طرفین معامله:
- طرف قدرتمندتر در معامله، میتواند شرط تحویل مطلوب خود را به طرف مقابل تحمیل کند.
در مجموع، انتخاب شرط تحویل مناسب نیازمند بررسی دقیق ویژگیهای کالا، مسیر حمل و نقل، توان مالی طرفین و مقررات حاکم است تا بتوان ریسکها را به شکل عادلانهای بین خریدار و فروشنده تقسیم نمود.

استفاده از یک شرط تحویل استاندارد برای همه معاملات بینالمللی توصیه نمیشود. چند دلیل مهم وجود دارد:
1. تنوع معاملات بینالمللی:
- هر معامله ممکن است ویژگیهای منحصر به فردی داشته باشد - مانند نوع کالا، مسیر حمل و نقل، توان مالی طرفین و قوانین کشورهای درگیر.
- استفاده از یک شرط تحویل استاندارد نمیتواند همه این تفاوتها را پوشش دهد.
استفاده از شرط تحویل استاندارد در معاملات بینالمللی میتواند در برخی موارد به کاهش هزینههای معاملات کمک کند. چند دلیل برای این مسئله وجود دارد:
2. افزایش سرعت و کارایی:
- شرط تحویل استاندارد به طرفین اجازه میدهد تا روالهای آشنا و مرسوم را دنبال کنند.
- این امر باعث میشود تا روند انجام معامله سریعتر و کارآمدتر شود.
3. کاهش هزینههای مذاکره:
- طرفین نیازی به مذاکره مجدد درباره شرط تحویل ندارند.
- این امر هزینههای مذاکره و زمان صرف شده برای توافق بر سر این مسئله را کاهش میدهد.
4. بیمه و هزینههای حمل و نقل:
- در برخی موارد، استفاده از شرط تحویل استاندارد میتواند هزینههای بیمه و حمل و نقل را کاهش دهد.
- این امر به دلیل شفافیت بیشتر در تخصیص ریسک و مسئولیتها میان طرفین است.
5. تسهیل در دریافت تسهیلات مالی:
- استفاده از شرط تحویل استاندارد میتواند برای دریافت تسهیلات مالی از بانکها مفید باشد.
- زیرا بانکها با این شرایط آشنا هستند و آن را مطمئنتر ارزیابی میکنند.
بنابراین، در مواردی که استفاده از شرط تحویل استاندارد مناسب باشد، میتواند به کاهش هزینههای معاملات بینالمللی کمک کند. اما در همه موارد لزوماً این امر صدق نمیکند و باید با توجه به شرایط خاص هر معامله بررسی شود.
. تقسیم بهینه ریسکها:
- هدف اصلی انتخاب شرط تحویل، تقسیم عادلانه ریسکهای حمل و نقل، بیمه و گمرک بین طرفین است.
- این تقسیم بهینه ریسکها با یک شرط تحویل استاندارد امکانپذیر نیست.
. قدرت چانهزنی طرفین:
- طرف قدرتمندتر میتواند شرط تحویل مطلوب خود را به طرف مقابل تحمیل کند.
- این امر منجر به توزیع نامتوازن ریسکها میشود.
بنابراین، توصیه میشود در هر معامله بینالمللی، شرط تحویل متناسب با شرایط خاص آن معامله انتخاب شود. این امر به تقسیم عادلانهتر ریسکها و افزایش اطمینان طرفین میانجامد.